8 نکته برای تولید محتوای وایرال

در بلاگ‌های قبل در مورد بازاریابی ویروسی یا وایرال مارکتینگ صحبت کرده‌ایم. بازاریابی ویروسی یکی از روش‌های تبلیغ کالا و خدمات است که توسط مخاطبان و در بستر رسانه‌های اجتماعی صورت می‌گیرد؛ اما در این بلاگ قصد داریم مشخصا به راه‌های تولید محتوای وایرال بپردازیم.

محتوای وایرال یا Viral Content به محتوایی گفته می‌شود که در رسانه‌های اجتماعی‌ای مثل فیس‌بوک، توئیتر و اینستاگرم به اصطلاح همه‌گیر می‌شود و افراد به سرعت آن را به اشتراک می‌گذارند. محتوا وایرال شده می‌تواند در قالب اینفوگرافی، متن یا ویدیو باشد. برای تولید محتوای وایرال باید به نکات ریزی توجه داشته باشیم چرا که وایرال شدن یک محتوا، تصادفی نیست. در ادامه نکته‌های تولید محتوای وایرال را مرور می‌کنیم:

نکاتی برای تولید محتوای وایرال

رعایت اختصار

اولین و ساده‌ترین نکته‌ای که نیاز است بدانیم، توجه به اختصار محتوا است. محتوایی که قصد تولید آن را داریم باید کوتاه، مختصر و مفید باشد. محتوای کوتاه و ارزشمند، رغبت مخاطب را برای اشتراک‌گذاری آن افزایش می‌دهد چرا که در دنیای امروز، محتوای طولانی از حوصله و زمان مخاطب خارج است و جذابیتی برای او ندارد.

برانگیختن احساسات

یکی از نکات ظریف و هوشمندانه در تولید محتوای وایرال، برانگیختن احساسات مثبت و منفی در مخاطب و گره‌ زدن مضمون محتوا با زندگی شخصی او است؛ این که او با محتوا احساس نزدیک‌تری داشته باشد و این پیام به او منتقل شود که محتوا، بخشی از زندگی او را روایت می‌کند به شدت روی وایرال شدن اثرگذار است. البته بهتر است محتوایی که تولید می‌کنیم مثبت باشد تا مخاطب را کم‌تر درگیر احساسات منفی کند.

ایجاد امکان نظردهی

یکی دیگر از گزینه‌هایی که به وایرال شدن یک محتوا کمک می‌کند، ایجاد امکان نظردهی توسط مخاطبان است؛ شاید بی اهمیت به نظر برسد اما این که مخاطب بتواند نظرات مثبت و منفی خود را بیان کند، به نوعی اینگیجمنت او را افزایش می‌دهد و احتمال اینکه محتوا را با دیگران به اشتراک بگذارد بیشتر می‌شود.

شناسایی ترندها

توجه به ترندها و و پرداختن به آن‌ها از دیگر نکاتی است که برای مخاطب جذاب است. امروزه افراد وقت کم‌تری برای مطالعه و گشتن به دنبال ترندها دارند اما مطمئنا ارائه ترندها در قالب محتوای مختصر و مفید برای مخاطب جذابیت بیشتری دارد.

مسئله‌یابی

مورد دیگری که در وایرال شدن یک محتوا به ما کمک می‌کند، این است که بتوانیم گره فکری مخاطب نسبت به یک مسئله یا مشکل را حل کنیم. در نتیجه نیاز داریم دغدغه‌های مخاطبان هدف‌ را شناسایی کنیم و متناسب با آن‌ها محتوا تولید کنیم.

داستان‌سرایی

داستان‌سرایی نکته دیگری است که به شدت در وایرال شدن محتوا اهمیت دارد. اینکه بتوانیم محتوا را در قالب داستان بیان کنیم و به آن صورت داستانی بدهیم. شناسایی پرسونا و تولید محتوا با توجه به آن و همچنین در نظر داشتن اهداف به ما برای ساخت محتوای وایرال ایده می‌دهد.

انتخاب عنوان‌های جذاب

نکته دیگری که در تولید محتوای متنی اهمیت دارد، توجه به عنوان‌هایی است که انتخاب می‌کنیم. عنوان‌های جذاب رغبت بیشتری را در مخاطب برمی‌انگیزد. در تولید محتوا در قالب اینفوگرافی یا ویدیو نیز نباید از تاثیر جلوه‌های بصری یا به عبارتی دیگر بازاریابی بصری غافل باشیم.

همکاری با اینفلوئنسرها

مورد دیگری که توجه به آن در وایرال شدن تاثیر زیادی دارد، استفاده از اینفلوئنسرها برای به اشتراک گذاشتن محتوایی است که تولید کردیم. اثرگذاری اینفلوئنسرها برای وایرال شدن محتواها در قالب ویدیو، بیشتری دارد.

تمامی این نکته‌ها زمانی محقق می‌شوند که تحقیقات بازار انجام داده باشیم و به خوبی مخاطبان هدف‌مان را بشناسیم، محتوای با ارزش تولید کنیم و مطمئن باشیم که در مسیر درست  قرار داریم. در این صورت باید منتظر محقق شدن نتیجه‌ دلخواه‌مان باشیم. تمام هدف شرکت تبلیغاتی مات، تولید محتوای وایرال متناسب با مخاطب هدف و نوع کسب‌وکار شما است.

منبع:شرکت تبلیغاتی مات


استفاده از شعار تبلیغاتی چه فوایدی برای کسبوکار ما دارد؟

“هیچ‌کس تنها نیست”، “زیبا، جادار، مطمئن”، “Just do it”، “Open Happiness” ! احتمالا بعد از خواندن این جمله‌های کوتاه، نام برندی که این شعارها به آن تعلق دارد را به خاطر می‌آورید. شعار، Tagline یا Slogan که در بعضی موارد با عنوان Mini-Mission Statement یا بیانیه ماموریت کوچک از آن یاد می‌شود، کمک می‌کند تا برندمان را در خلال چند کلمه یا یک جمله کوتاه، توضیح دهیم.

کسب‌وکارهای کوچک و بزرگ بی‌شماری با شعارهای تبلیغاتی متفاوت متولد شده‌اند و از بین رفته‌اند اما تنها تعدادی از آن‌ها هستند که در ذهن مخاطب نقش بسته‌اند. یک شعار زمانی ماندگار است که مختصر، متفاوت و خلاقانه باشد، پیام برند را به‌صورت واضح منتقل کند و به خوبی با تصویر برند همخوانی داشته باشد. نیاز برند به یک شعار، درست همانند نیاز به یک لوگوی مناسب است. شعاری که انتخاب می‌کنیم باید به نحوی باشد که در حافظه‌ها بماند و ما را از دیگر رقبا‌ متمایز کند. البته ناگفته نماند که بعضی از برندهای بزرگ و شناخته شده بیش از یک شعار دارند اما معمولا یکی از آن‌ها ماندگاری بیشتری در حافظه مخاطب داشته است. همچنین باید در نظر داشته باشیم که شعار، به شدت روی هویت برند اثرگذار است و می‌تواند نقش بزرگی در جایگاه‌یابی یا Positioning ما بازی کند.

در ابتدا برای درک بهتر این مبحث، به تفاوت‌های میان Slogan و Tagline می‌پردازیم؛ هرچند که معنی لغوی هر دو، شعار است اما تفاوت‌های ریزی وجود دارد که دانستن‌ آن‌ها برای به‌کارگیری صحیح هر کدام، مفید است.

تفاوت‌های میان Slogan و Tagline

  • مورد استفاده Tagline بیشتر برای تبلیغات و پروموت کردن محصولات کسب‌وکارها است؛ درحالی که Slogan عمومیت بیشتری دارد و علاوه‌بر تبلیغات برای محصول، در تبلیغات سیاسی و مذهبی نیز کاربرد دارد.
  • Tagline بیشتر برای معرفی محصولات است درحالی که Slogan بیشتر برای معرفی کمپین‌هایی مربوط به کسب‌وکارها مورد استفاده قرار می‌گیرد.
  • در طراحی Tagline معمولا دید وسیع‌تر و زمان طولانی‌تری مد نظر قرار می‌گیرد، در صورتی که طراحی Slogan بسته به موفقیت و نتیجه‌ای که کسب می‌کند می‌تواند کوتاه‌مدت یا بلندمدت باشد.

به صورت کلی کاربرد اصلی Tagline و Slogan تبلیغ محصولات است اما برای طراحی هر دو بهتر است بدانیم که Tagline به نسبت Slogan به‌دنبال اثرگذاری بیشتری روی ذهن مخاطب است.

طراحی یک شعار ماندگار، کار ساده‌ای نیست اما توجه به نکات زیر، مسیر را هموارتر می‌کند. علاوه‌بر این خواندن داستان برندهای مختلف و نحوه طراحی شعار و لوگوی آن‌ها نیز می‌تواند دید وسیع‌تری به ما بدهد. در ادامه این نکات را با هم مرور می‌کنیم:

راه‌هایی برای داشتن یک شعار مناسب

تعهدات‌مان را بیان کنیم

از تعهدات‌مان برای مخاطب بگوییم؛ اینکه قرار است چه ارزشی را برای مخاطب بیافرینیم و چه نیازی را برطرف کنیم. در بازارهای پر رقابت می‌توانیم با شعار، به رقابت با دیگران بپردازیم و به نوعی اطمینان مشتری را جلب کنیم.

احساسات مخاطب را درگیر کنیم

معمولا برندهایی که احساسات و عواطف مخاطب را درگیر می‌کنند، ماندگاری بیشتری در ذهن مخاطب دارند؛ اگر بتوانیم ریتم، جینگل و موسیقی را هم به شعارمان اضافه کنیم مطمئنا نتیجه بهتری می‌گیریم. ریتم تاثیر فوق‌العاده‌ای روی ناخودآگاه مخاطب دارد.

شعار کوتاه و دلنشین انتخاب کنیم

بهتر است از شعارهای پر زرق‌وبرق خودداری کنیم و به دنبال شعارهای ساده، مختصر و مفید باشیم به نحوی که با اولین برخورد، مخاطب پیام اصلی برند را دریابد و تا حدی آن را در ذهن خود نگه دارد.

بامزه باشیم!

این مورد برای همه برندها صادق نیست. در صورتی می‌توان از یک شعار بامزه استفاده کرد که با ماهیت برند، مخاطب هدف و محصول و خدمتی که تولید می‌کنیم تناسب داشته باشد.

ویژگی‌های‌مان را به نمایش بگذاریم

مطمئنا مشخصه‌هایی داریم که ما را از دیگر رقبا متمایز می‌کند؛ بهتر است این مشخصه‌ها را در شعارمان به نمایش بگذاریم تا مخاطب ما را با آن‌ها بشناسد و حتی با یک کلمه ساده، برند ما را برای او تداعی کند.

صداقت داشته باشیم

طراحی یک شعار تبلیغاتی، بهترین فرصت است تا واقع‌بین باشیم و صداقت‌مان را به مخاطب برسانیم و در هوشمندانه‌ترین حالت، مزیت‌های‌مان را با مخاطب درمیان بگذاریم.

اسمی از برندمان نبریم!

یکی از رموز موفقیت و ماندگاری شعارها این است که نام برندمان را در طراحی شعار فراموش کنیم! به زبان ساده‌تر، نیازی نیست که حتما اسم برندمان را در طراحی شعار در نظر بگیریم. بهتر است بگذاریم تا واژه‌ها و آواها تداعی‌کننده برند ما باشند.

تبلیغات را فراموش نکنیم

تبلیغات و تعریف بودجه مناسب، از گزینه‌هایی است که می‌تواند به همه‌گیر شدن یک شعار کمک کند؛ اینکه همه‌ جا حرف از برند ما باشد و تبلیغات ما در معرض دید مخاطب قرار بگیرد، کمک می‌کند تا به راحتی در ذهن او نقش ببندیم.

به بیان خودمانی‌تر، شعاری که طراحی و انتخاب می‌کنیم صدای برند ما و توجه به نکاتی که بالاتر به آن‌ها اشاره کردیم کیفیتی است که به صدای برندمان اضافه می‌کنیم. شعار به مشتری انگیزه می‌دهد و او را برای ورود به قیف فروش‌ ترغیب می‌کند. بهتر است در نظر داشته باشیم که کاربرد اصلی یک شعار، ترسیم یک تصویر واضح و بی‌حاشیه است تا بتواند بی‌نیاز از لغات اضافی، پیام را به مخاطب منتقل کند. آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان با ایده‌های تازه و خلاقانه به شما در طراحی شعارهای تبلیغاتی متناسب با کسب‌وکار و مخاطبان هدف‌تان کمک می‌کند.

منبع: آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان


آژانس دیجیتال مارکتینگ چیست و همکاری با آن چه مزایا و معایبی دار

فرقی نمی‌کند که به تازگی یک کسب‌وکار کوچک را شروع کرده باشید یا اینکه صاحب کسب و کار بزرگی باشید؛ در هر صورت احتمالا جسته و گریخته در مورد آژانس دیجیتال مارکتینگ مطالبی به گوش‌تان خورده باشد. برای آشنایی با مفهوم آژانس دیجیتال مارکتینگ و مزایا و معایب آن، پیشنهاد می‌کنیم در ادامه با ما همراه باشید.

تفاوت آژانس دیجیتال مارکتینگ و آژانس تبلیغاتی

برای درک تفاوت میان این دو روش، ابتدا کارکردهای هر کدام را به صورت مختصر بررسی می‌کنیم.

آژانس‌ تبلیغاتی که برای تمایز آن از آژانس دیجیتال مارکتینگ از عنوان “روش سنتی‌تر” استفاده می‌کنند،  عموما روی بازاریابی نتیجه محور تمرکز دارند و سروکارشان با رسانه‌های سنتی مثل تلویزیون، رادیو و مجلات است؛ در نتیجه درآمدشان از انتشار تبلیغات در همین رسانه‌های سنتی است. علاوه بر این، آژانس‌های تبلیغاتی تعهدی در قبالتولید Lead و افزایش فروش دیگر کسب‌وکارها ندارد.

در آژانس‌ دیجیتال مارکتینگ یا آژانس‌ بازاریابی دیجیتال رویه‌ها‌ متفاوت‌تر است. آژانس دیجیتال مارکتینگ، نسخه ارتقا یافته آژانس تبلیغاتی است که برای پاسخ به تغییرات دنیای دیجیتال و به روز شدن نیاز کسب‌وکارها به وجود آمده است. آژانس‌های دیجیتال مارکتینگ با مشارکت تیم‌های مختلفی چون تیم استراتژی، گرافیک، تولید محتوا، خلاقیت و … از تکنیک‌های جدید بازاریابی برای سرویس‌دهی به کسب‌و‌کارها و هدایت آن‌ها در طول مسیر استفاده می‌کنند. آژانس‌های دیجیتال مارکتینگ، برای هر مسئله‌ پاسخی دارند و می‌توانند به شدت روی تجربه مشتری از لحظه خرید تا زمان ارائه بازخورد (لحظه‌های حقیقت) اثرگذار باشند.

به‌طور کلی می‌توان گفت که هر دو مدل یک هدف را دنبال می‌کنند اما تفاوت اصلی‌شان در به روز بودن،  نوآوری و خلاقیتی است که آژانس‌های دیجیتال مارکتینگ از آن‌ها بهره می‌برند.

مزایای همکاری با آژانس‌های دیجیتال مارکتینگ

 هزینه‌ کم‌تر و اثرگذاری بیشتر

یکی از بزرگ‌ترین مزیت‌های همکاری با آژانس دیجیتال مارکتینگ، هزینه‌های کم‌تر، اثرگذاری بالاتر و صرف زمان کم‌تر است و این امکان را می‌دهد تا به مخاطب هدفی که مناسب کسب‌وکار ما است دست پیدا کنیم. به‌کارگیری استراتژی‌های متنوع بازاریابی، برندسازی، بهره‌گیری از خلاقیت و به صورت کلی استفاده از تمام پتانسیل‌ها، همگی در جهت همسو کردن اهداف کسب‌وکارها با اهداف، نیازها و خواسته‌های مشتریان است.

مدیریت رسانه‌های اجتماعی

از دیگر فعالیت‌های آژانس‌های دیجیتال مارکتینگ، مدیریت پروفایل‌ کسب‌وکارها است. امروزه یکی از لازمه‌های ارتباط، حضور در رسانه‌های اجتماعی مختلف است؛ البته این که کدام رسانه بستر مناسب‌تری برای ما است بستگی به نوع مخاطب و صنعتی که در آن فعالیت می‌کنیم دارد.

پیشرفت کسب‌وکارها

برای کسب‌وکارهای نوپا، همکاری با آژانس‌های دیجیتال مارکتینگ به شدت تاثیر مثبت دارد؛ چرا که این آژانس‌ها علاوه بر مدیریت رسانه‌ها و اجرای تبلیغات برای کسب‌وکارها، با شناسایی نیازها و تعیین استراتژی‌های گوناگون، تلاش می‌کنند تا بیشترین بهره‌وری و کارایی را برای آن‌ها به ارمغان بیاورند. اجرای صفر تا صد کمپین‌های تبلیغاتی از دیگر وظایفی است که در حیطه فعالیت آژانس‌های بازاریابی دیجیتال است؛ به این معنا که فقط کافی است تا بودجه موردنظر را به آن‌ها بسپاریم.

تعیین اهداف اسمارت

یکی دیگر از مزیای همکاری با آژانس‌های بازاریابی دیجیتال، تعریف اهداف اسمارت یا SMART Goal است که در بلاگ‌های پیشین به آن پرداختیم. تعیین اهداف مشخص،  قابل‌اندازه‌گیری، قابل دستیابی، واقع‌بینانه و مبتنی بر زمان برای کسب‌وکارها، دید گسترده‌تری نسبت به وضعیت آینده می‌دهد و کمک می‌کند تا وضعیت کنونی را با نگاه رو به آینده جلو ببریم.

تعیین دقیق‌تر بازار هدف

مزیت دیگر همکاری با آژانس‌های دیجیتال مارکتینگ تعیین بازار و مخاطب هدف مناسب‌تر است که با انجام تحقیقات بازار اطلاعات دقیق‌تری را در اختیار ما قرار می‌دهد. مخاطب هدف این شانس را به ما می‌دهد تا مشتریان وفادار بیشتری داشته باشیم و از طریق کانال‌ها و دریچه‌های متفاوتی به مشتریان و خریداران خود برسیم.

جایگاه‌یابی مشخص

جایگاهی‌یابی مشخص به نسبت رقبا و در صنعتی که در آن فعال هستیم از دیگر مزایای همکاری با آژانس‌های دیجیتال مارکتینگ است. به دلیل ماهیت دیجیتالی این نوع آژانس‌ها، یافتن جایگاه مناسب در فضای رسانه‌های اجتماعی، بهبود موتورهای جستجو و افزایش سرچ ارگانیک از نکاتی است که مورد توجه قرار می‌گیرد.

افزایش تولید و نرخ بازگشت سرمایه

یکی از اصلی‌ترین مزایای همکاری با آژانس‌های بازاریابی دیجیتال، تقویت ROI یا نرخ بازگشت سرمایه است. افزایش ROI به دست آمده توسط یک آژانس دیجیتال مارکتینگ به مراتب بالاتر از آژانس‌های تبلیغاتی سنتی است. افزایش تولید Lead و تبدیل مشتریان بالقوه به مشتریان وفادار، از دیگر مزیت‌های مهم همکاری با این آژانس‌ها است.

علاوه‌بر مواردی که بالاتر به آن‌ها اشاره کردیم، می‌توان به طراحی و توسعه اپلیکیشن‌ها، بازاریابی رسانه‌های اجتماعی، برندینگ، بهینه‌سازی و بازاریابی موتورهای جستجو،طراحی صفحه فرود یا لندینگ پیج و در نهایت تخصص طراحی وب‌‌سایت و ترکیب آن با فعالیت‌های بازاریابی اشاره کرد. تخصصی که پیش از دیجیتالی شدن دنیای امروز معنایی نداشت.

در نهایت باید به خاطر داشته باشید که انتخاب اشتباه آژانس‌های دیجیتال مارکتینگ می‌تواند روی زمان و بودجه‌ای که کنار گذاشته‌ایم اثر منفی بگذارد و به نوعی تمام تلاش‌تان را به هدر بدهد؛ به همین منظور بهتر است تا با توجه به اهداف و صنعتی که در آن فعالیت دارید، همکاری‌تان را با آژانس‌های دیجیتال مارکتینگ شروع کنید. آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان با تخصص تیم‌های استراتژی، ایده‌پردازی و خلاقیت و …. تلاش می‌کند تا بهترین سرویس را متناسب با کسب‌وکار شما ارائه بدهد.

منبع: آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان


7 راهکار مفید در بهینهسازی نرخ تبدیل

صاحبان کسب و کار با طراحی وب‌سایت، به دنبال تحقق برخی اهداف خود از مخاطبان می‌خواهند عملی را انجام دهد. برای مثال این عمل می‌تواند انجام تراکنش یا خرید، تکمیل سبد خرید، عضویت در وب‌سایت، پر کردن یک فرم، اشتراک در یک سرویس و … باشد. این مرحله در میانه‌ی قیف فروش قرار دارد، درست در مرحله‌ای کهLead  به مشتری بالفعل تبدیل می‌شود. این گونه اهداف در اصطلاح بازاریابی تبدیل یا Conversion نامیده می‌شوند. نرخ تبدیل یا Conversion Rate، در واقع نسبت تعداد تبدیل‌ها به کل بازدیدکننده‌ها است. برای مثال اگر لندینگ پیج یا صفحه فرود شما 500 بازدید کننده داشته باشد، اما تنها 50 نفر از آن‌ها به CTA توجه کرده و شما را به هدف مورد نظرتان رسانده باشند، نرخ تبدیل 0.1 خواهد بود.

زمانی که سخن از بهینه‌سازی نرخ تبدیل یا Conversion Rate Optimization (CRO) به میان می‌آید، به این معناست که تا حد امکان تلاش کنید از بازدیدکننده‌های فعلی خود، بیش‌ترین میزان Lead و در نهایت مشتری را بسازید. این تصور که افزایش ترافیک وب‌سایت به تنهایی موجب افزایش نرخ تبدیل می‌شود، صحیح نیست. باید بتوانید آنچه در ذهن مخاطب می‌گذرد را دریابید و علایق وی را درک کنید. در این صورت متوجه خواهید شد چه مواردی سبب ترغیب مشتری به انجام عمل مورد نظر شما و ترک نکردن وب‌سایت شما می‌شوند.

7 راهکار مفید در بهینه‌سازی نرخ تبدیل

شناسایی پرسونای مخاطب

همان‌گونه که در مقالات قبلی بارها به این موضوع اشاره شد، برای موفقیت در هر کسب و کاری که در آن مستقیماً با انسان‌ها سرو کار دارید، ابتدا باید آن‌ها را به خوبی بشناسید تا بتوانید با آنان ارتباط موثر برقرار کنید. شناخت پرسونای مخاطب در بسیاری از موارد مانند تدوین استراتژی‌های تولید محتوای متناسب و طراحی وب‌سایت، می‌تواند راهگشای شما باشد.

طراحی بهینه‌ی دکمه‌های فراخوان یا CTA

طراحی فراخوان‌ عمل یا CTA می‌تواند در جلب نظر و دعوت مخاطبان به انجام عمل مورد نظر شما مانند خرید، دانلود، عضویت و امثال این‌ها بسیار تاثیرگذار باشد. از ویژگی‌های یک CTA خوب می‌توان به رنگ و کنتراست مناسب، فونت و متن متناسب و همچنین جانمایی بهینه در صفحه اشاره کرد.

انجام تست A/B

همان‌گونه که در مقالات قبل به طور مفصل درباره‌ی تست A/B توضیح داده شد، جهت مقایسه‌ی اثربخشی دو نسخه‌ی متفاوت از یک صفحه‌ی وب‌سایت خود می‌توانید از تست A/B استفاده کنید. سپس نسخه‌ی بهینه‌تر را به عنوان نسخه‌ی اصلی به مخاطبان نمایش دهید. یکی از موارد مهمی که می‌توان روی آن تست A/B انجام داد، طراحی، رنگ و جانمایی CTA موجود در صفحه است.

بهینه‌سازی لندینگ پیج یا صفحه فرود

صفحات فرود یکی از جاهایی هستند که معمولاً Conversion در آنجا انجام می‌شود. توجه به دو نکته‌ی مهم در طراحی صفحه فرود یا لندینگ‌پیج‌ بسیار اهمیت دارد. اولین نکته، سازگار بودن آن با صفحات نمایش مختلف در تلفن‌های همراه است. نکته دوم بهینه بودن سرعت بارگذاری یا Load Time صفحه است، چرا که مخاطبان مایل به هدر دادن زمان خود برای دیدن محتوای درون صفحه نیستند.

بهینه‌سازی مقالات بلاگ

هرکدام از مقالات یک وب‌سایت نرخ تبدیل متفاوتی دارند. شما می‌توانید مقالات دارای نرخ تبدیل پایین‌تر را شناسایی کنید. سپس علت آن را یافته و در راستای بهبود تلاش کنید. به علاوه، برخی مقالات دارای نرخ تبدیل بالاتر هستند، می‌توانید از این فرصت استفاده کرده و آن‌ها را در بسترهای مختلف بازنشر کنید.

استفاده از ابزار گوگل آنالیتیکس

به کمک ابزار گوگل آنالیتیکس و با مراجعه به بخش Behavior Flow می‌توانید کانال ورودی و مسیر حرکت مخاطب در وب‌سایت، نوع دستگاه (دسکتاپ یا موبایل)، ترافیک ورودی به هر صفحه و از این دست اطلاعات را به دست آورید. در این حالت می‌توانید دریابید کدام بخش در تولید Lead بیش‌تر به شما کمک می‌کند تا روی آن‌ها بیش‌تر تمرکز کنید و همچنین در بخش‌های ضعیف اصلاحاتی صورت دهید. سپس متناسب با آن تصمیماتی در راستای بهینه‌سازی نرخ تبدیل اتخاذ کنید.

نظرسنجی از کاربران

نظرسنجی از کاربران می‌تواند شما را در یافتن چالش‌ها و یا موارد مورد علاقه‌ی آنان یاری کند تا بتوانید زودتر به نتیجه‌ی دلخواه خود دست یابید.

مزایای بهینه‌سازی نرخ تبدیل

یکی از مهم‌ترین دستاوردهای بهینه‌سازی نرخ تبدیل یا CRO، افزایش سودآوری و به عبارتی افزایش نرخ بازگشت سرمایه یا ROI است. به علاوه، به شما کمک می‌کند تا با شناخت بیش‌تر مخاطبان، در جهت حفظ رضایت آنان گام بردارید، لید تولید کنید و با مدیریت این مشتریان بالقوه، آنان را به مشتریان بالفعل تبدیل کنید. در نتیجه این مشتری راضی می‌تواند به راحتی به مشتری وفادار شما تبدیل گردد. از دیگر مزایای بهینه‌سازی نرخ تبدیل، ارائه‌ی تجربه کاربری خوب به مخاطبان است و در نهایت می‌تواند دربهینه‌سازی موتورهای جستجو (SEO) موثر واقع شود.

آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان با ارائه‌ی خدماتی مانند طراحی صفحات فرود، بهینه‌سازی موتورهای جستجو (SEO) و تبلیغات دیجیتال، به کسب و کار شما کمک می‌کند تا متناسب با صنعت، نرخ تبدیل خود را بهینه کنید.

منبع: آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان


وایرال مارکتینگ و تاثیر آن بر کسبوکارها

ممکن است بارها و بارها بعد از مواجهه با یک محتوای خلاقانه یا بعد از استفاده از یک کالا یا محصول، نتیجه را به اطرافیان خود انتقال داده‌ باشیم و آن‌ها را از تجربه مثبت یا منفی خود آگاه کرده باشیم. به بیان ساده‌تر به نوعی آن‌ها را به خریدن یا نخریدن یک محصول، سوق داده‌ایم. وایرال مارکتینگ عنوان نشات گرفته از این رفتار است که در ادامه به آن می‌پردازیم.

وایرال مارکتینگ یا بازاریابی ویروسی یکی از استراتژی‌های بازاریابی است که این امکان را می‌هد تا کالا و خدمات را به واسطه مشتریان و از طریق رسانه‌های اجتماعی تبلیغ کنیم. نام این مدل بازاریابی برگرفته از رفتار مخاطب است که نتیجه استفاده از یک محصول یا کالا را به اطرافیان خود منتقل می‌کند؛ درست مثل یک ویروس که از فردی به فرد دیگری منتقل می‌شود. در وایرال مارکتینگ این مخاطبان و مشتریان هستند که تصمیم می‌گیرند چه چیزی را به دیگران انتقال بدهند و یا به اصطلاح وایرال کنند.

اساس وایرال مارکتینگ را بازاریابی دهان به دهان تشکیل می‌دهد. این روش به دلیل هزینه پایین‌تر و اثرگذاری بیشتر به نسبت دیگر روش‌های، برای کسب‌وکارهای نوپا و کوچک مناسب است؛ هرچند که کسب‌وکارهای بزرگ‌تر هم از مزایای آن بهره می‌برند.

هر محتوا یا ویدیویی می‌تواند وایرال بشود. تنها نیاز داریم برای تولید کمی خلاقیت داشته باشیم و به خصوصیات دموگرافیک هم توجه کنیم؛ چرا که بازاریابی ویروسی یک رویکرد مشتری محور است و ما نیاز داریم تا مخاطبان هدف‌مان را به درستی انتخاب کنیم؛ در نتیجه نیاز به تحقیقات بازار داریم تا متناسب با پرسونای مخاطب و داده‌های به دست آمده، محتوایی را تولید کنیم که او را به وایرال کردن تشویق کند.

نکته‌هایی که به وایرال شدن کمک می‌کنند

اگر بتوانیم با محتوایی که تولید می‌کنیم احساساست افراد را درگیر و توجه‌شان را جلب کنیم، مخاطب تمایل بیشتری به وایرال کردن آن دارد. محتوای متفاوت، ارزشمند و جذاب کمک می‌کند تا مخاطب، ناخودآگاه و  بدون نیاز به تلاش بیشتری از سمت ما، آن را وایرال کند. بهتر است بستری که در آن محتوا تولید می‌کنیم عمومی باشد تا به راحتی در دسترس مخاطب قرار بگیرد. علاوه ‌بر این بهتر است محتوای تولیدی در بطن خود داستانی برای نقل کردن داشته باشد. توجه به خصوصیات دموگرافیک نیز از دیگر نکاتی است که مخاطب درست را به ما نشان می‌دهد. رعایت همین نکته‌های کوچک به وایرال شدن محتوا و هرچیزی که به کسب‌وکار ما ربط داشته باشد، کمک می‌کند.

مزایای و معایب استفاده از وایرال مارکتینگ

بازاریابی ویروسی یا وایرال مارکتینگ به نسبت دیگر روش‌های معایب کم‌تری دارد اما بد نیست روی جنبه‌های منفی نیز مروری داشته باشیم و بعد به سراغ مزایای آن برویم.

یکی از بزرگ‌ترین معایب بازاریابی ویروسی شاید، سخت بودن اندازه‌گیری دقیق  نتایج باشد. همچنین ممکن است پیامی که قصد انتقال آن را داریم، به خوبی منتقل نشود، مخاطب را دچار سوءتفاهم کند و در نهایت نتیجه،‌ عکس آن چیزی باشد که انتظارش را داشته‌ایم. به‌علاوه درست است که بازاریابی ویروسی به سرعت آگاهی نسبت به برند را افزایش می‌دهد و طیف گسترده‌ای از مخاطبان را در معرض خود قرار می‌دهد اما لزوما مشتریان وفادار را به سمت ما نمی‌آورد و ممکن است آن‌ها تنها رهگذرانی باشند که از نام تجاری ما عبور کرده‌اند. از دیگر معایب بازرایابی ویروسی این است که نمی‌شود جلوی پخش شدن جنبه‌های منفی‌ یک خبر، تبلیغ یا اتفاق را گرفت و آن را کنترل کرد.

بازاریابی ویروسی در عین حال که طیف گسترده‌ای از مخاطبان را در اختیار ما قرار می‌دهد، به شدت هم در کاهش هزینه‌ها موثر است؛ چرا که در این نوع از بازاریابی، نیازی به خرید تبلیغات یا خرید فضاهای رسانه‌ای نیست و ابزارهایی که به شدت برای ما اهمیت دارند، مخاطبان بالقوه و رسانه‌های اجتماعی است.

علاوه‌بر این در مقایسه با روش‌های کلاسیک، نیازی به تلاش برای تبلیغات نداریم؛ به نوعی می‌توان گفت که تمام فرآیند تبلیغات ما توسط مخاطبان صورت می‌گیرد. تولید Lead از دیگر مزایای این روش است.

در کل همه چیز در وایرال مارکتینگ ساده است. تنها کافی است تا یک محتوای جذاب و ارزشمند را در هر قالبی تولید کنیم، آن را در اینترنت قرار بدهیم و دیگران را خبر کنیم؛ فقط همان‌طور که پیشتر گفتیم، نیاز به تولید خلاقیت و ارزش داریم تا خود مخاطب احساس کند که باید آن‌ها را با دیگران به اشتراک بگذارد و رابطه‌‌اش را با برند ما حفظ کنند و در نهایت به مشتری وفادار ما تبدیل شود.

در کل می‌توان با اطمینان گفت که این روش به نسبت دیگر روش‌های موجود، در کوتاه‎‌ترین زمان و با کم‌ترین هزینه بیشترین کارایی را دارد و به شدت روی افزایش آگاهی از برند اثرگذار است.

تیم خلاقیت و بازاریابی دیجیتال شرکت تبلیغاتی مات، تلاش می‌کند تا بهترین محتوا را برای وایرال شدن و شناخت بیشتر شما به مخاطب، تولید کند.

منبع: آژانس دیجیتال مارکتینگ مات