آشنایی با 12 تکنیک مفید در ارزیابی ایده (بخش اول)

در مقالات قبلی با اهمیت ایده پردازی و خلاقیت در تبلیغات و تکنیک‌‌های مفید برای خلق ایده آشنا شدید. برای موفقیت در انتخاب بهترین ایده وکاهش ریسک شکست، باید پیش از پیاده‌سازی، کارآمد بودن ایده را ارزیابی کنید. در این مقاله سعی داریم به برخی از تکنیک‌های مفید جهت اولویت‌بندی و ارزیابی ایده‌ها اشاره کنیم.

    تکنیک ABC

از تکنیک ABC برای تحلیل داده‌هایی استفاده می‌شود که بتوان آن‌ را از نظر اهمیت به 3 دسته‌ی بسیار مهم، مهم و کم اهمیت تقسیم کرد. در این روش برای کنترل یا ارزیابی هر دسته، سیاست‌های متفاوتی اتخاذ می‌شود. تکنیک ABC در ارزیابی ایده‌ها به دو صورت به کار می‌رود:

  • در حالت اول، ابتدا شاخص ارزیابی اهمیت تعیین شده و سپس ایده‌ها با توجه به آن شاخص بر اساس اهمیت به 3 گروه A، B و C تقسیم می‌شوند.
  • در حالت دوم، با ایجاد اتاق فکر و طوفان مغزی، تمام آیتم‌های مرتبط با ایده لیست شده و سپس با توجه به اولویت دسته‌بندی می‌شوند.

 

    تکنیک ATAR

از این روش بیش‌تر در بازاریابی، در جهت ارزیابی سهم هر کدام از 4 عامل زیر برای تحلیل قدرت ایده‌ی پیشنهادی استفاده می‌شود:

  • Awareness: چه سهمی از بازار هدف، از ایده‌ها یا برند شما آگاهی دارند؟
  • Trial: چه بخشی از مشتریان دسته‌ی قبل از محصولات یا خدمات شما استفاده می‌کنند؟
  • Availability: میزان دسترسی مشتریان به محصول چقدر است؟
  • Repeat: چه تعداد از مشتریان شما مجدد از محصولات یا خدمات شما استفاده خواهند کرد؟

 

    تحلیل SWOT

به کمک تحلیل SWOT، می‌توان هر ایده را‌ از منظر نقاط قوت (Strength)، نقاط ضعف (Weakness) ، فرصت‌ها (Opportunity)  و تهدیدهای موجود  (Threat)بررسی کرد. تحلیل SWOT شامل یک سیستم امتیازدهی است، به گونه‌ای که در نهایت تمام ایده‌ها از این 4 منظر با هم مقایسه شده و برای تبدیل نقاط ضعف به نقاط قوت و هم‌چنین تبدیل تهدیدها به فرصت پیشنهاداتی ارائه خواهد شد.

    تکنیک NAF

با استفاده از این روش می‌توان ایده‌ها را از 3 منظر نوآوری یا Novelty، جذابیت یا Attractiveness و امکان سنجی یا Feasibility Study بررسی و ارزیابی کرد. این روش خصوصاً هنگام تولید ایده‌ها بسیار پرکاربرد است. با توجه به این مدل، به هر ایده از 0 تا 10 از جهات زیر امتیازدهی خواهد شد:

  • نوآوری: این ایده تا چه میزان خلاقانه بوده است؟ آیا میزان نوآوری بسته به موقعیت مناسب بوده است؟
  • جذابیت: این ایده به عنوان راه حل تا چه حد جذاب است؟ آیا اجرای آن می‌تواند ما را به تمام اهدافمان برساند یا صرفاً بخشی از آن را پوشش خواهد داد؟
  • امکان سنجی: آیا اجرا و پیاده‌سازی ایده امکان پذیر است یا صرفاً در تئوری جذاب است؟

 

    چک لیست ارزیابی ایده

در این روش با ایجاد چک لیستی شامل سوالاتی دسته‌بندی شده  بر اساس شاخص‌های مرتبط با هر ایده، با ارزیابی میزان خلاقیت و شانس‌های موفقیت، به ایده‌ها وزن‌دهی می‌کنیم. این چک لیست می‌تواند شامل سوالاتی در دسته‌بندی‌های زیر باشد:

  • سولات کلی مانند اثرات محصول یا خدمت بر محیط زیست، کیفیت، ایمنی، تاثیرات اجتماعی
  • سوالاتی در حوزه‌ی صنعت مانند تعداد، قدرت و نحوه‌ی فعالیت رقبا، نحوه قیمت‌گذاری، نوع محصولات
  • سوالات حوزه‌ی بازار مانند شناسایی پرسونای مخاطب، میزان هماهنگی ایده با ترند روز، نیاز و علاقه‌ی مخاطب
  • سوالات مرتبط با محصول مانند هزینه‌ی پیاده‌سازی ایده روی محصول، نیاز به اعمال تغییرات در بسته‌بندی، آموزش‌های کاربردی و گارانتی

 

    ماتریس ارزیابی

از ماتریس ارزیابی برای ارزیابی ایده‌هایی استفاده می‌شود که دارای چند شاخص و ویژگی قابل بررسی باشند. در ماتریس ارزیابی، به هر شاخص، یک وزن تعلق می‌گیرد. سپس ایده‌های مرتبط با هر شاخص تعیین شده و به هر کدام یک امتیاز که غالباً در بازه‌ای مانند 0تا 10 قرار دارد، تعلق می‌گیرد. برای به دست آوردن امتیاز نهایی، وزن هر شاخص را درامتیاز آن ضرب می‌کنیم. در نهایت، مجموع امتیازها برای هر ایده، از حاصل جمع امتیازهای آن  مرتبط با هر شاخص، به دست می‌آید و ایده‌ای که بیش‌ترین مجموع امتیاز را داشته باشد، انتخاب خواهد شد.

    تکنیک دلفی

تکنیک دلفی یک روش پیش‌بینی سیستماتیک برای تولید و ارزیابی اعتبار و کارایی ایده‌ها است. در روش دلفی، نظرات افراد متخصص درباره ایده‌ها از طریق پرسش‌نامه‌های از پیش طراحی شده، گردآوری می‌شود. در تحلیل اولین پرسشنامه، نکات و محورهای اصلی مشخص می‌شوند. سپس از این نکات در طراحی پرسشنامه‌ی دوم استفاده خواهد شد. در پایان هر مرحله، نتیجه‌ی ارزیابی، جهت بازبینی مجدد و اطمینان بیش‌تر در اختیار پاسخ دهندگان قرار می‌گیرد. این روند به همین صورت تا حصول نتیجه ادامه پیدا خواهد کرد. به نحوی که پاسخ‌ها نشان‌گر توافق نظر میان افراد متخصص درباره‌ی هر ایده باشد و فرد مصاحبه کننده به پاسخ مورد نظر خود دست یابد.

 

در مقاله بعدی با ادامه‌ی تکنیک‌های ارزیابی ایده آشنا خواهید شد.

منبع: آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان


برونسپاری در دیجیتال مارکتینگ چه مزایایی دارد؟

همانطور که می‌دانید بازاریابی، دانش برقراری ارتباط با مخاطب در مناسب‌ترین زمان و بهترین حالت است و امروزه بازاریابی دیجیتال به همان معنا است با این تفاوت که باید جای دیگری به دنبال مخاطبان‌مان بگردیم و آن‌جا جایی جز اینترنت نیست. با همه‌گیر شدن استفاده از اینترنت و ایجاد تغییرات و تحولات در همه زمینه‌ها، به طبع دنیای بازاریابی و کسب‌وکارها نیز دستخوش تغییرات شده‌اند.

این‌ مقدمه و شاید یادآوری کوچکی بود برای شروع بلاگ “برون‌سپاری در دیجیتال مارکتینگ”؛ مبحثی که امروز قصد داریم به آن بپردازیم.

بدون شک همه کسب‌وکارها به دنبال پیشرفت و یافتن فرصت‌های جدید هستند تا بتوانند در رقابت با دیگر رقبای‌شان برنده باشند! برای پیشی گرفتن از رقبا و افزایش سود، معمولا دو روش وجود دارد؛ یا اینکه به استخدام نیرو جدید و تقسیم وظایف فکر کنید و یا اینکه بخشی از کار را برون‌سپاری کنید. قاعدتا یک تیم خبره و تازه‌نفس، بهتر از یک تیم با تفکر و دانش محدود است. البته ناگفته نماند که تصمیم‌گیری میان این دو راه بستگی به موقعیت کسب‌وکارها دارد و ماتریس SWOT یکی از ابزارهایی است که در این زمینه اطلاعاتی خوبی را در اختیار قرار می‌دهد. در صورتی که موقعیت‌تان مناسب است و توانایی برون‌سپاری را دارید، در ادامه با ما همراه باشید تا بیشتر با مزایای برون سپاری در دیجیتال مارکتینگ یا Outsourcing Digital Marketing آشنا بشویم:

 

مزایای برون‌سپاری در دیجیتال مارکتینگ چیست؟

یک تیم همه فن حریف داشته باشید

برای موفقیت در عملکردها و دستیابی به نتیجه مورد نظر نیاز به رنج گسترده‌ای از مهارت‌ها دارید اما استخدام افراد حرفه‌ای، کار نسبتا سختی است و سازمان را متحمل هزینه‌های زیادی می‌کند؛ با برون‌سپاری می‌توانید هزینه‌های کم‌تری به نسبت استخدام افراد حرفه‌ای و تمام وقت بپردازید. علاوه‌بر هزینه، گرد هم آوردن افراد حرفه‌ای نیز کار نسبتا سختی است اما برون‌سپاری این امکان را می‌دهد تا طیف وسیعی از مهارت‌های مورد نیاز را در کنار هم داشته باشید. طراحی و گرافیک، آنالیز داده‌ها، تحقیقات بازار و بهینه‌سازی موتورهای جستجو، همگی از مواردی هستند که می‌توانید با برون‌سپاری، از مزایای آن‌ها بهره‌مند شوید.

هزینه‌ها و ریسک را کاهش دهید

آموزش، پروسه استخدام، زمان، هدررفت سرمایه و دیگر هزینه‌های غیرملموس تنها بخشی از هزینه‌هایی است که کسب‌وکارها مجبور به صرف آن‌ها هستند و قطعا این هزینه‌ها برای کسب‌وکارهای نوپا و کوچک سنگین است. برون‌سپاری به آژانس دیجیتال مارکتینگ این امکان را می‌دهد تا بدون به خطر انداختن سرمایه، منابع و زمان به نتیجه دلخواه دست پیدا کنید.

با افراد با تجربه سروکار پیدا می‌کنید

یکی از مزایای برون‎‌سپاری به آژانس دیجیتال مارکتینگ این است که می‌توانید با دیگر افراد با تجربه سازمان‌ها، سروکار داشته باشید؛ چرا که آژانس‌ها به در دست داشتن همزمان چندین پروژه عادت دارند، به چالش‌های پیش‌رو آشناتر هستند و راه‌های گذر از آن‌ها را نیز می‌دانند. به بیان ساده‌تر، پروژه‌های مشابه زیادی را در دست داشته‌اند و میدانند چه‌ چیزی به نفع شما و چه چیزی به ضررتان است.

نیاز به صرف زمان برای آموزش کارمندان ندارید

برای رشد کسب‌وکار و رقابت با دیگر رقبا به پرورش، آموزش و فراهم کردن بستر آموزشی نیاز است. هرچند که یک قالب خاص برای حل کردن مشکلات ناشی از آموزش وجود ندارد و برای مرتفع کردن مشکلات پیش‌روی کارمندان، نیاز به طراحی برنامه‌های آموزشی متفاوتی است. یکی از مزایای برو‌ن‌سپاری این است که نیازی به گذر از فرآیند تربیت و آموزش نیست چرا که کارمندان دیگر آژانس‌ها دانش و مهارت مورد نیاز شما را دارند.

می‌‌توانید روی هسته اصلی کسب‌وکارمان تمرکز کنید

یکی دیگر از مزایای برون‌سپاری این است که می‌گذارد روی مسائل مهم‌تر و هسته اصلی کسب‌وکارتان تمرکز کنید و زمان بیشتری را به مسائل داخلی سازمان و کسب‌وکارتان اختصاص بدهید. در واقع زمانی را که پیش از برون‌سپاری صرف مسائل کم‌اهمیت‌تر می‌کرده‌اید از این به بعد می‌توانید صرف مسائل مهم‌تر کنید.

مشکلات مربوط به کارمندان را کاهش دهید

یکی از منافع برون‌سپاری برداشتن فشار از روی دوش کارمندان است! خیلی وقت‌ها با افزایش حجم کارها و بیشتر شدن مسئولیت‌ها، کارمندان از اینکه نتوانند به موقع وظیفه مربوطه را انجام بدهند، استرس و فشار زیادی را متحمل می‌شوند؛ این فشار با غیبت و مرخصی افراد تیم بیشتر هم می‌شود اما برون سپاری این امکان را می‌دهد تا با خیال راحت روی انجام فعالیت‌های دیگر تمرکز کنید و مطمئن باشید که تمامی اهداف تعیین شده مدنظر قرار گرفته‌اند.

به همه تقاضاها پاسخ بدهید

کمک گرفتن از آژانس‌ها این امکان را می‌دهد تا در شرایط بحرانی و وقت کم به تقاضاهای مشتری بدون نگرانی نسبت به فشارکار و کمبود زمان پاسخ بدهیم. علاوه‌بر این، همکاری دراز مدت با آژانس‌های دیجیتال مارکتینگ این فرصت را فراهم می‌کند تا در برنامه‌ها و کمپین‌های آینده نیز از تخصص و مهارت آن‌ها بهره ببرید.

از نگاه‌های تازه استقبال کنید

تصوری که نسبت به کسب‌وکارتان دارید مطمئنا تصور کامل‌تری است اما لزوما واقع‌بینانه نیست. یکی دیگر از مزایای برون‌سپاری ورود فکر تازه است تا از زاویه‌ای دیگر به کسب‌وکارتان نگاه کنید و چشم‌انداز بهتری را با توجه به اطلاعات و بینش خودتان و بینش دیگران ترسیم کنید.

 نرخ بازگشت سرمایه را افزایش بدهید

توجه به Lead Generation و شناسایی مخاطب هدف برای افزایش نرخ بازگشت سرمایه یا ROI از دیگر مزایای برون‌سپاری است. علاوه‌بر این حاشیه سود را گسترش می‌دهد و روی افزایش نرخ‌های تبدیل تمرکز دارد. همه این تلاش‌ها برای دستیابی به نتیجه دلخواه‌ ما است.

آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان به کمک دانش، مهارت و تجربه تیم‌های حرفه‌ای به شما در شناسایی چالش‌های پیش‌رو و گذر از آن‌ها و در نتیجه کسب نتیجه موردنظرتان کمک می‌کند.

منبع: آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان


ماتریس رشد- سهم بازار (BCG)

ماتریس رشد- سهم بازار BCG یا Boston Consulting Group اولین ­بار توسط گروه مشاوره بوستون در سال 1970 به عنوان ابزاری برای تحلیل موقعیت استراتژیک کسب­و­­کار مطرح شد. ساختار کلی ماتریس براساس منحنی چرخه عمر محصول شکل می­گیرد و پورتفولیوی کسب­و­کار شما را در بلند­مدت ترسیم می­کند. توقف یا افزایش سرمایه­­گذاری در بخش­ها و برندهای مختلف یک کسب­و­کار، تصمیمی است که با کمک تحلیل ماتریس BCG گرفته می­شود. دو بعد اصلی ماتریس عبارتند از:

  • سهم بازار: اینکه چه درصدی از فروش کل بازار، متعلق به محصول شما می­باشد. سهم بازار بیشتر، نقدینگی بیشتری برای شرکت فراهم می­کند. با افزایش نقدینگی و تولید، سودآوری نیز افزایش می­یابد. در مقابل، سهم بازار کم، منجر به کاهش تولید و سودآوری می­شود.
  • نرخ رشد بازار: به معنای افزایش فروش یا اندازه بازار یک محصول در طول یک پریود مشخص است. چنانچه نرخ رشد بازار زیاد باشد، میزان سرمایه­گذاری کسب­­و­کارها برای کسب درآمد و سود بیشتر، افزایش می­یابد. در مقابل، چنان‌چه نرخ رشد بازار مناسب نباشد، کسب­و­کارها به دنبال کاهش و خارج کردن سرمایه خود می­باشند.

بخش­های تشکیل ­دهنده ماتریس BCG

ساختار ماتریس BCG از چهار بخش تشکیل شده است:

سگ ( سهم بازار کم، نرخ رشد بازار کم)

در این شرایط، به دلیل نرخ رشد بازار و سهم بازار کم، نمی­توان آینده روشنی را برای کسب­و­کار متصور شد. بهترین توصیه برای کسب­و­کاری که در این وضعیت قرار دارد، کاهش یا توقف سرمایه­گذاری برای محصول و برند مورد نظر است. شرکت می­تواند از طریق فروش و واگذاری دارایی­های خود، به نقدینگی دست یابد و از این طریق بودجه لازم برای ارائه محصول جدید یا اجرای استراتژی نوین را فراهم نماید. طبق منحنی چرخه عمر، محصول در این شرایط در وضعیت افول قرار دارد.

گاو شیرده ( سهم بازار زیاد، نرخ رشد بازار کم)

در این شرایط، شرکت از سهم بازار مناسبی برخوردار است و میزان درآمد و نقدینگی، قابل توجه است اما به دلیل نرخ رشد کم بازار، سرمایه­گذاری بیشتر در این حوزه می­بایستی متوقف شود. محصول با توجه به منحنی چرخه عمر، در شرایط بلوغ قرار دارد، به همین دلیل کسب­و­کار می­بایستی درآمد و سودآوری حاصله را در بخش­های جدید و نوآورانه به کار گیرد. تاخیر در تصمیم­گیری، می­تواند شرکت را با کاهش تدریجی سهم بازار، در شرایط سگ قرار دهد.

علامت سوال ( سهم بازار کم، نرخ رشد بازار زیاد)

در این شرایط، به دلیل سهم بازار کم محصول، میزان نقدینگی شرکت و بازگشت سرمایه در وضعیت مناسبی قرار ندارد. با این حال، نرخ رشد بازار مثبت است و از طریق برنامه­ریزی و استراتژی درست، می­توان به سهم بازار بیشتر دست یافت. محصول در مرحله معرفی چرخه عمر خود قرار دارد و با استفاده از تبلیغات و راهبردهای بازاریابی می­توان سهم بازار آن را افزایش داد تا به ستاره، تغییر موقعیت پیدا کند.

ستاره (سهم بازار زیاد، نرخ رشد بازار زیاد)

این شرایط، ایده­آل­ترین حالت ممکن برای هر کسب­و­کار می­باشد. به دلیل سهم بازار زیاد، میزان نقدینگی و درآمد شرکت مناسب است و در عین حال، نرخ رشد بازار مطلوب، امکان سرمایه­گذاری بیشتر در این حوزه را فراهم می­نماید. محصول در چرخه عمر خود به سرعت رشد می­کند; با این حال تغییرات سریع تکنولوژی و محیط­های کسب­و­کار می­بایستی مدنظر قرار بگیرد تا شرکت مدت طولانی­تری در این شرایط باقی بماند.ماتریس BCG چارچوب ساده و قابل درکی از موقعیت استراتژیک پورتفولیوی کسب­و­کار، فراهم می­کند و می­تواند نقطه شروعی برای تحلیل­های پیچیده­تر باشد. با این حال، همانند تمامی ابزارهای تحلیلی، کمبودها و نقاط ضعفی را هم شامل می­شود. در این ماتریس، تنها دو حالت کم و زیاد برای نرخ رشد و سهم بازار در نظر گرفته­شده­ و حالت متوسط، مدنظر قرار نگرفته است. علاوه بر این، از بسیاری از فاکتورهای خارجی اثرگذار بر شرایط رقابتی، چشم­پوشی شده است. یکی از فرضیات این ماتریس آن است که سهم بازار زیاد، سودآوری بالایی را به دنبال دارد، در­حالیکه در شرایط واقعی، این فرضیه لزوما درست نیست.

تحلیل موقعیت کسب­­و­کار، یک فرایند مستمر و ضروری برای هر سازمان می­باشد. با توجه به پویایی و پیچیدگی محیط­های کسب­و­کار کنونی، بازنگری در استراتژی­ها و برنامه­ریزی سازمان، ضروری است. ماتریس رشد- سهم بازار، ابزاری است که درک موقعیت کسب­و­کار و سهولت برنامه­ریزی را برای تصمیم­گیرندگان امر فراهم می­سازد. شرکت تبلیغاتی مات با ارائه کلیه خدمات تبلیغاتی، به شما امکان می­دهد تا موقعیت رقابتی کسب­وکار خود را از طریق افزایش سهم بازار و بازنگری در استراتژی­های بازاریابی، نسبت به رقبا مستحکم نمایید.


آشنایی با 7 تکنیک مفید برای ایده پردازی و خلاقیت در تبلیغات

بسیاری از افراد روزانه در معرض انواع گوناگون تبلیغات قرار می‌گیرند. این تبلیغات می‌تواند به صورت تبلیغات آفلاین مانند تبلیغات محیطی،BTL ، بیلبوردهای شهری، تبلیغات رادیویی و تلویزیونی، تبلیغات منتشر شده در روزنامه‌ها و مجلات و یا دیجیتال مارکتینگ مانند تبلیغات در شبکه‌های اجتماعی، تبلیغات پیامکی، تبلیغات درون‌برنامه‌ای، تبلیغات ایمیلی، تبلیغات همسان، گوگل ادز و … باشند. نکته‌ی مشترک میان تمام انواع تبلیغات این است که تبلیغات سرشار از خلاقیت، نوآوری و ایده‌های تازه همواره توجه مخاطبان را به خود جلب کرده و در ذهن آنان ماندگار خواهند شد. همان‌طور که می‌دانید، خلاقیت مفهومی منحصر به فرد دارد که اغلب در تئوری قابل تعریف نیست. در این مقاله قصد داریم به برخی از تکنیک‌هایی که در ایده‌پردازی و خلاقیت در ساخت تبلیغات موثر هستند، اشاره کنیم.

پیش از هر چیز، سازمان باید با توجه به معیارهایی همچون ماموریت، ارزش‌ها و دورنمای حاکم بر سازمان، هویت برند، اطلاعات حاصل از تحقیقات بازار، پرسونای مخاطب واستراتژی‌های بازاریابی، اهداف خود را از تبلیغات مشخص کرده و ضمن حفظ خلاقیت و نوآوری؛ در همین چارچوب حرکت کند.

7 تکنیک‌ مفید برای ایده پردازی و خلاقیت در تبلیغات

طوفان مغزی و اتاق فکر

یکی از اولین اقدامات جهت خلق ایده، برگزاری اتاق فکر و جلسات طوفان مغزی و مطرح کردن ایده‌ها توسط افراد تیم است. فرآیند ایده‌پردازی در این جلسات باید آزاد، خلاقانه و دور از چارچوب‌های منطقی خاص و از پیش تعیین شده باشد تا افراد بتوانند با آزادی کامل ایده‌های خود را بیان کنند. حتی اگر ایده‌ها بسیار رویایی، اغراق آمیز یا ساده‌لوحانه به نظر بیاید، نباید از آن‌ها غافل شد، چرا که همین ایده‌ها ممکن است سبب جرقه زدن افکار و ایده‌های خلاق در ذهن دیگر افراد باشند.

تکنیک نقشه‌برداری ذهنی یا Mind Mapping

نام دیگر این تکنیک Spider Diagrams یا  نمودارهای عنکبوتی است. در این تکنیک، افراد با نوشتن ایده‌ها حول یک هسته‌ی مرکزی سعی در ساختن شبکه‌ای از ایده‌ها خواهند داشت. سپس ایده‌های مرتبط توسط خطوط به هم متصل شده و شبکه تشکیل می‌شود. در نهایت ایده‌ها به شکل خوشه‌های مختلفی در می‌آیند که هر کدام از یک موضوع کلی و اصلی سرچشمه گرفته‌اند.

تکنیک PDCA

نام این تکنیک بر گرفته از 4 مرحله‌ی Plan، Do، Check و Act است. در این تکنیک، ابتدا برای رفع مشکل و یا جایی که نیاز به تغییر و اعمال خلاقیت وجود دارد، برنامه‌ریزی کرده و در مقیاس کوچک تغییرات را اعمال کنید. سپس نتایج را بررسی کنید. در صورت مثبت بودن نتایج  و تطابق با انتظارات‌تان، آن را در مقیاس بزرگ به کار برید.

تکنیک Attribute Listing

در این تکنیک، ویژگی‌های بارز محصول یا خدمت لیست می‌شوند. هر کدام از این ویژگی‌ها دارای یک مزیت منحصربه‌فرد هستند. سپس ایده‌ها به گونه‌ای خلق می‌شوند که منعکس کننده‌ی ماهیت و مزیت هر ویژگی باشند. این تکنیک می‌تواند با تکنیک SCAMPER ترکیب شود.

تکنیک SCAMPER

در این تکنیک به 7 عمل برای شروع تفکر خلاق اشاره شده است. این 7 عمل عبارت‌اند از: Substitute یا جایگزین کردن، Combine یا ترکیب کردن، Adapt یا تطبیق دادن، Modify یا اصلاح کردن، Put to another use یا پیدا کردن کاربردهای دیگر برای آن محصول یا خدمت، Eliminate یا حذف (حذف خلاقانه‌ی یکی از پارامترهای اصلی تبلیغ به گونه‌ای که توجه مخاطب را به خود جلب کند) و Reverse یا وارونه جلوه دادن موضوع.

تشکیل گروه‌های تمرکز یا Focus Group

با تشکیل گروه تمرکز یا Focus Group، به اطلاعاتی درباره‌ی میزان آگاهی از برند و یا چالش‌ها و نظرات مخاطبان هنگام خرید از محصولات یا استفاده از خدمات خود دست خواهید یافت. برای تشکیل گروه تمرکز، افراد محدودی از جامعه هدف انتخاب شده و سپس حول موضوع و هدف انتخاب شده از سوی شما، تحلیل‌ها، نظرات و احساست خود را آزادانه بیان می‌کنند. این نظرات قابل نقد و بررسی بوده و می‌توانند رد یا قبول شوند. تشکیل گروه تمرکز برای دریافتن اینکه ایده‌ی شما تا چه حد مورد استقبال مخاطبان و مشتریان قرار خواهند گرفت، مفید است.

بازی خلاقانه با حروف

شما می‌توانید با استفاده از حروف موجود در کلمات اصلی مرتبط با مفهوم تبلیغ، کلماتی خلاقانه و جدید ابداع کرده و آن‌ها را در قالب‌هایی مانند شعار، هشتگ یا … به کار ببرید. به میزانی که این عبارات جذاب‌تر و خلاقانه‌تر باشند، بیش‌تر نظر مخاطبان را به خود جلب کرده و در ذهن آنان ماندگار خواهد شد.

همان‌طور که اشاره شد، تکنیک‌های فوق صرفاً به عنوان نمونه از میان بسیاری از تکنیک‌های موجود در دنیای بی حد و مرز ایده‌پردازی و خلاقیت در تبلیغات مطرح شده‌اند. تیمایده‌پردازی و خلاقیت آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان به کسب و کار شما جهت تولید تبلیغات خلاقانه و جذاب کمک می‌کند تا بتوانید در ذهن مخاطبان خود ماندگار شوید.

منبع: آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان


قیف فروش یا Sales Funnel

همه روزه افراد بسیای به دنبال یافتن اطلاعات درباره محصولات یا خدمات مورد نیاز یا مورد علاقه‌ی خود هستند و به همین منظور در گوگل و یا وب‌سایت‌ها و اپلیکیشن‌های مختلف جست و جو می‌کنند. از دیدگاه بازارایابی و فروش، این افراد در گروه مشتریان راغب یا سرنخ (Lead) قرار می‌گیرند. این افراد پتانسیل تبدیل شدن به مشتریان بالقوه و پس از آن، مشتریان بالفعل و در نهایت مشتریان وفادار یک کسب و کار را دارند. کسب و کارها از روش‌های مختلفی برای تولید Lead و مشتریان راغب و در نهایت تبدیل آنان به خریداران و مشتریان وفادار استفاده می‌کنند.

از دیدگاه بازاریابی، فرآیند فروش شکلی مانند یک قیف به خود می‌گیرد که به آن قیف فروش یا Sales Funnel می‌گوییم. مشتریان راغب یا Lead، در دهانه‌ی قیف وجود دارند و در قسمت خروجی قیف، تنها مشتریان واقعی باقی مانده‌اند. طبیعی است که تمام افرادی که به محصولات یا خدمات شما علاقه نشان می‌دهند، الزاماً تبدیل به مشتری نخواهند شد. پس در هر مرحله از قیف فروش، ریزش وجود داشته و هر چه از قسمت دهانه‌ی قیف به سمت خروجی آن حرکت می‌کنیم، از تعداد افراد کاسته می‌شود.

توجه کنید که مراحل قیف فروش بسته به نوع صنعت و کسب و کار شما متفاوت خواهند بود. در این مقاله قصد داریم مراحل کلی تبدیل یک بازدید کننده یا مشتری راغب را به مشتری نهایی و وفادار که معادل با مراحل قیف فروش است، معرفی کنیم.

8 مرحله قیف فروش

1. آگاهی (Awareness)

در مرحله‌ی اول، با توجه به نوع کسب و کار باید مخاطبان را از طریق روش‌ها و کانال‌های مناسب از محصولات یا خدمات خود آگاه کنید. به عبارتی دیگر در این مرحله، هدف اصلی کسب و کارها، افزایش آگاهی از برند است. پیش از آن لازم است پرسونای مخاطب به درستی شناسایی شده تا استراتژی بازاریابی متناسب با هر پرسونا پیاده‌سازی گردد. انواع تبلیغات آنلاین و آفلاین می‌توانند نقش عمده‎‌ای در افزایش آگاهی مخاطبان ایفا کنند. با گسترش استفاده از اینترنت توسط افراد، فرصت بسیار خوبی برای کسب و کارها پدید آمده تا بتوانند از طریق کانال‌های مختلف مانند ایمیل مارکتینگ، شبکه‌های اجتماعی، کمپین‌های بازاریابی دیجیتال و … خود را در معرض دید مخاطبان هدف قرار دهند.

2. ایجاد تمایل و علاقه (Interest)

پس از اینکه خود را در معرض دید مخاطب قرار دادید، اکنون نوبت به آن رسیده که با تولید محتوای جذاب آموزشی و بیان ویژگی‌ها و فواید محصولات و یا خدمات خود، توجه مخاطبان را به خود جلب کنید و در آنان علاقه ایجاد کنید. به میزانی که مزایای یک محصول یا خدمت به طور شفاف و صادقانه بیان شده باشد و با نیاز مخاطب هم‌راستا باشد، وی تمایل بیش‌تری برای کسب اطلاعات بیش‌تر خواهد داشت.

3. ارزیابی (Evaluation)

در این مرحله، مخاطب با ویژگی‌ها و مزایای محصولات یا خدمات شما آشنا شده و مشغول بررسی، ارزیابی و گاهاً مقایسه‌ی محصول شما با محصولات مشابه است. برای ساده کردن فرآیند تحلیل و بررسی مخاطب، می‌توانید نمونه‌ای رایگان از محصول یا خدمت خود جهت تست در اختیار مخاطب قرار داده یا نظرات مشتریان فعلی خود را در معرض دید آن‌ها قرار دهید.

4. تصمیم‌گیری (Decision Making)

پس از ارزیابی، حال نوبت به تصمیم‌گیری رسیده است. بهتر است فرصت را از دست ندهید و با ارائه‌ی پیشنهاداتی ویژه مانند تخفیف‌ها، خدمات یا امتیازات ویژه، مسیر مخاطب را به سمت خرید جهت دهید. در غیر این‌صورت احتمال از دست دادن این مشتریان بالقوه بسیار بالاست.

5. اقدام به خرید (Buying intention)

یک قدم پیش از خرید، درست زمانیست که مخاطب تصمیم به خرید گرفته است. معمولاً این مرحله در معاملات حضوری بیش‌تر معنا پیدا می‌کند. برای مثال، زمانی که مشتری به شما اطمینان می‌دهد که مایل به خرید محصولات یا خدمات شماست اما آن را به زمانی دیگر موکول می‌کند و ممکن است هرگز خرید صورت نگیرد. در این صورت باید با استفاده از تکنیک‌های بازاریابی هم‌چون مرحله‌ی قبل مخاطب را به خرید راضی کنید.

6. خرید(Buying)

در نهایت تلاش‌های شما اثربخش بوده و خرید انجام شده است.

7. بازگشت مشتری(Customer Retention)

هدف نهایی شما در قیف فروش به خرید محدود نمی‌شود. شما همواره باید از مشتری حمایت کرده و رضایت وی را جلب نمایید. حفظ و بهبود مستمر کیفیت محصولات یا خدمات می‌تواند سبب شود مشتری دوباره به سمت شما بازگردد.

8. وفاداری (Loyalty)

ممکن است مشتری چند بار خرید از محصولات یا خدمات شما را تکرار کند، اما تکرار خرید همواره به مفهوم وفادار بودن مشتری نیست. مشتری وفادار در بسیاری از شرایط، از میان رقبا، باز هم برند شما را انتخاب می‌کند، شما را به دوستان و آشنایان خود از طریق بازاریابی دهان به دهان معرفی می‌کند. هنر بازاریابان این است که از طریق ارزش نهادن به مشتری و پیاده‌سازی استراتژی‌های متفاوت مانند تشویق مشتری به ارائه‌ی بازخورد، تخفیفات ویژه‌ی باشگاه مشتریان، تولید محتوای شخصی‌سازی شده، رضایت وی را افزایش داده و او را به یک مشتری وفادار تبدیل کنند.


شرکت تبلیغاتی مات با ارائه‌ی کلیه خدمات تبلیغاتی، همواره تمام توان خود را به کار برده تا بتواند با مطالعه و بهره‌گیری از جدیدترین متدهای مورد استفاده در صنعت بازاریابی و فروش، کسب و کارها را تا رسیدن به موفقیت کامل همراهی کند.