سفارش تبلیغ
صبا ویژن

4 مرحله در بازاریابی بین المللی

در اوایل بحث در مورد تعاریف ، چندین اصطلاح را شناسایی کردیم که مربوط به چگونگی تعهد یک شرکت در بین المللی است. در اینجا ما بر روی این مفاهیم گسترش می دهیم و دلیل اصلی این روند را توضیح می دهیم. دو نکته باید ذکر شود. در مرحله اول ، روند به ترتیب "کمترین ریسک و سرمایه گذاری" به "بیشترین مشارکت" رتبه بندی می شود. دوم ، اینها لزوماً مراحل پی در پی نیستند ، حتی اگر صادرات ظاهراً به عنوان ورودی اولیه متداول باشد.

 

بنگاه ها معمولاً با احتیاط به دخالت در بازاریابی بین المللی نزدیک می شوند و به نظر می رسد یک چرخه حیات اساسی وجود دارد که دارای یک سری عوامل مهم موفقیت است که با حرکت یک شرکت در هر مرحله تغییر می کند. بویژه برای بنگاه های کوچک و متوسط ??بویژه صادرات همچنان امیدوار کننده ترین گزینه برای تلاش برای بازاریابی تمام عیار بین المللی است ، زیرا به نظر می رسد درجه ای از کنترل بر ریسک ، هزینه و تعهد منابع را ارائه می دهد. در واقع ، صادرات ، به ویژه توسط بنگاه های کوچکتر ، اغلب به عنوان پاسخی برای سفارش غیرمستقیم در خارج از کشور آغاز می شود - اینها معمولاً کمتر ریسک پذیر هستند. بنابراین ، امکانات زیر وجود دارد:

 

بازاریابی داخلی. این امر شامل می شود که شرکت در یک محیط بیرونی کاملاً غیرقابل کنترل که از ساختارهای مختلف اقتصادی ، رقبا ، ارزشهای فرهنگی و زیرساختهای قانونی در درون سیاسی خاص و یا خاص ساخته شده است ، یک سری از متغیرهای کنترل پذیر مانند قیمت ، تبلیغات ، توزیع و محصول را دستکاری کند. مرزهای کشور جغرافیایی.

 

بازاریابی بین المللی. این شامل شرکتی است که در چندین بازار فعالیت دارد و در آن متغیرهای غیرقابل کنترل نه تنها بین یک بازار و بازار دیگر تفاوت قابل توجهی دارند ، بلکه عامل قابل کنترل در قالب ساختار هزینه و قیمت ، فرصت های تبلیغاتی و زیرساخت های توزیع نیز تفاوت زیادی دارد. .

 

بازاریابی صادراتی در این حالت شرکت کالاها یا خدمات خود را در مرزهای ملی / سیاسی به بازار عرضه می کند. به طور کلی ، صادرات روشی ساده و کم خطر برای ورود به بازارهای خارجی است. شرکت ها ممکن است به دلایل مختلف صادرات محصولات را انتخاب کنند. اول ، محصولاتی که در مرحله بلوغ چرخه زندگی داخلی خود قرار دارند ، ممکن است فرصتهای جدید رشد را در خارج از کشور پیدا کنند ، همانطور که پریر تصمیم گرفت در ایالات متحده این کار را انجام دهد. دوم ، برخی از بنگاهها به جای تولید محصولات جدید ، گسترش با صادرات محصولات فعلی را کم خطرتر و سودآورتر می دانند. سوم ، بنگاه هایی که با تقاضای داخلی فصلی روبرو هستند ، ممکن است تصمیم بگیرند محصولات خود را به بازارهای خارجی بفروشند وقتی این محصولات "در فصل" باشند. سرانجام ، برخی از بنگاهها ممکن است صادر کنند products محصولات را انتخاب کنند زیرا در خارج از کشور کمتر رقابت وجود دارد.

 

یک شرکت می تواند محصولات خود را از یکی از سه راه صادر کند: صادرات غیر مستقیم ، صادرات نیمه مستقیم و صادرات مستقیم. صادرات غیر مستقیم روشی متداول در بین بنگاه هایی است که تازه صادرات خود را آغاز می کنند. فروش ، اعم از خارجی یا داخلی ، با فروش داخلی رفتار می شود. تمام فروش ها از طریق بخش فروش داخلی شرکت انجام می شود ، زیرا هیچ بخش صادراتی وجود ندارد. صادرات غیر مستقیم شامل سرمایه گذاری بسیار اندکی است ، زیرا نیازی به نیروی فروش در خارج از کشور یا سایر انواع مخاطبین نیست. صادرات غیرمستقیم همچنین ریسک کمی را شامل می شود ، زیرا واسطه های بازاریابی بین المللی از بازار آگاهی دارند و اشتباهات کمتری نسبت به فروشندگان دارند.

 

در صادرات نیمه مستقیم ، یک صادرکننده آمریکایی معمولاً تماس را از طریق نمایندگان ، واسطه های تجاری یا سایر تولید کنندگان در ایالات متحده آغاز می کند. چنین صادرات نیمه مستقیم می تواند به روش های مختلفی انجام شود: (الف) مدیر صادرات ترکیبی ، یک واسطه گر داخلی که به عنوان یک بخش صادرات برای چندین شرکت غیرمستقیم عمل می کند. (ب) نماینده صادرات سازنده (MEA) بسیار شبیه نماینده تولید کننده در تنظیمات بازاریابی داخلی است. (c) یک انجمن صادراتی Webb-Pomerene ممکن است همکاری را برای تبلیغات محدود کند ، یا ممکن است صادرات محصولات اعضای این انجمن را کنترل کند و (د) صادرات piggyback ، که در آن یک تولید کننده (حامل) که دارای امکانات صادراتی و کانال های توزیع در خارج از کشور است ، صادرات یک شرکت دیگر (سوار) غیرقابل رقابت اما مکمل را کنترل می کند.

 

هنگامی که صادرات مستقیم وسیله ورود به بازار خارجی است ، تولیدکننده یک واحد صادراتی را برای تأسیس مستقیم یک فیلم خارجی تأسیس می کند. تولید کننده صادر کننده تحقیقات بازار را انجام می دهد ، توزیع فیزیکی ایجاد می کند و کلیه اسناد و مدارک لازم صادراتی را بدست می آورد. صادرات مستقیم نیاز به سرمایه گذاری بیشتر دارد و همچنین خطر بیشتری را به همراه دارد. با این وجود ، بازده بالقوه بیشتری و کنترل بیشتر برنامه بازاریابی خود را نیز فراهم می کند.

 

بازاریابی چند ملیتی. در اینجا فعالیتهای بازاریابی یک سازمان شامل فعالیت ها ، منافع و یا فعالیتهایی در بیش از یک کشور است و در آنجا نوعی تأثیر یا کنترل فعالیتهای بازاریابی از خارج از کشور وجود دارد که در آن کالاها یا خدمات واقعاً فروخته می شوند. به طور معمول هر یک از این بازارها مستقل و یک مرکز سود تلقی می شوند

بازاریابی جهانی. کل این سازمان با هدف دستیابی به یک مزیت رقابتی جهانی در انتخاب و اکتشاف فرصتهای بازاریابی جهانی و منابع مارشال در سراسر جهان متمرکز است. هدف اصلی شرکت دستیابی به هم افزایی در کل عملکرد است ، به گونه ای که با بهره گیری از نرخ های مختلف ارز ، نرخ مالیات ، نرخ کار ، سطح مهارت و فرصت های بازار ، سازمان به طور کلی از کل مبلغ بیشتر خواهد بود قطعات آن

 

بدین ترتیب Toyota Motors بعنوان یک بازاریاب داخلی شروع به کار کرد و سرانجام اتومبیل های خود را به چند بازار منطقه ای صادر کرد ، به یک بازاریاب چند ملیتی تبدیل شد و امروز یک بازاریاب جهانی واقعی است که در حال ساختن کارخانه های تولیدی در کشور خارجی و همچنین استخدام نیروی کار محلی ، با استفاده از آژانس های تبلیغاتی محلی و رعایت نکات فرهنگی این کشور. همانطور که از یک سطح به سطح دیگر منتقل شد ، نگرش به بازاریابی و فلسفه اساسی تجارت نیز مورد بازنگری قرار گرفت.

 

درنهایت ، بازاریاب موفق کسی است که به بهترین وجه قادر به کنترل ابزارهای کنترل شده در بازاریابی در محیط غیرقابل کنترل است. دلیل اصلی عدم موفقیت در بازاریابی بین المللی ناشی از شرکتی است که تحقیقات لازم را انجام ندهد و در نتیجه سوء تفاهم در مورد تفاوت ها و تفاوت های ظریف محیط بازاریابی در داخل کشور مورد نظر باشد.

منبع